مباني نظري و پيشينه پژوهش دلبستگي شغلي
در 36 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc
توضيحات: فصل دوم پايان نامه کارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
توضيحات نظري کامل در مورد متغير
پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)
نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc
قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه
چارچوب نظري پايان نامه با موضوع دلبستگي شغلي
سازمانها به کارکناني نيازمندند که سازگار با ارزشها و اهداف سازماني، داراي انگيزه قوي و متعهد و متمايل به حفظ و ادامه عضويت سازماني باشد. فراتر از شرح وظايف مقرر و معمول خود به کار و فعاليت بپردازند؛ کارکناني که بخواهند و بتوانند بيش از مقدار معمول براي دستيابي به اهدافي سازماني مشغول به کار باشند.
دلبستگي شغلي مخصوصاً در اقتصاد که براي بسيج کامل منابع انساني قوانين سازماني وضعشده، يک متغير انگيزشي مورد علاقه سازماني است. (بوزينلوس[1]، 2004)، به نقل از (ورک استادي، 2002)، (گوري، 2001)، بهطورکلي سطح دلبستگي مورد علاقه مديران و سياستمداران است به خاطر اينکه دلبستگي شغلي در اثربخشي و عملکرد سازماني مؤثر است. (ورد و بارک، 2009)؛ به نقل از (آرگريس[2]، 1964). دلبستگي شغلي بهعنوان يک نگرش يک متغير مهم در به حداکثر رساندن اثربخشي سازماني است (آلن کوماران، 2004). دلبستگي شغلي يک عامل اساسي و مهم در زندگي اغلب مردم است زيرا کارکنان در محيط کاري ازنظر عاطفي تحت تأثير درجهاي که به کار دلبسته يا از آن بيزار ميشوند قرار ميگيرند (ورد و بارک، 2009)؛ به نقل از (آرگريس، 1964). بهطورکلي دلبستگي شغلي هم بر فرد و هم بر سازمان تأثير ميگذارد. از ديد سازماني دلبستگي شغلي بهعنوان کليدي براي گشودن انگيزش کارمند و افزايش توليد محسوب شده است و از ديد فردي کليدي براي انگيزش عملکرد و رشد فردي و رضايت در محل کار محسوب ميشود. دلبستگي شغلي از طريق درگير کردن کارمندان بهطور عميق در کارشان و بامعنا ساختن تجربه کاري، در اثربخشي سازماني، توليد روحيه کارمندي کمک ميکند (براون، 2007).
[1]- Bozionelos
[2]- Argyris
...
2ـ1ـ15ـ تعاريف دلبستگي شغلي
(کانونگو، 1982[1])، دلبستگي شغلي را بهعنوان يک توصيف از شغل فعلي فرد و تابعي از مقداري ميداند که شغل او ميتواند نيازهاي کنونياش را ارضا کند (کارملي، 2005)، تعاريف ارائهشده در مورد دلبستگي شغلي بسيار شبيه به هم ميباشند. دلبستگي شغلي به ميزان درجهاي گفته ميشود که شخص ازنظر روحي با کارش همانندسازي ميکند با ميزان اهميتي که فرد براي کارش قائل است.
(دوبين[2] 1961)، دلبستگي شغلي را عبارت ميداند از دروني کردن ارزشهايي مثل خوبي کار بااهميت، در نزد شخص؛ و بهعبارتديگر ميزاني که شخص ميتواند خودش را بيشتر در اختيار سازمان قرار دهد.
(لودال و کي نر 1965)، در تحقيق خود دلبستگي را اينطور تعريف ميکند: ميزان تأثيراتي که انجام کار بر روي عزتنفس فرد ميگذارد.
(رابينز و کولتر[3]، 1999)، در تعريف خود گفتهاند: دلبستگي شغلي عبارت است از ميزاني که يک کارکن با کارش همانندسازي ميکند بهطور فعال در شغلش فعاليت ميکند و به عملکرد شغلش بهعنوان چيز مهمي جهت ارزشها به خود قائل توجه ميکند.
دلبستگي شغلي و سازماني از طريق ايجاد همبستگي و تعلق رواني حاصل ميشود. اين تعلق رواني خاطر را ميتوان از طريق درگير کردن افراد در فرايند تصميمات حساس بهويژه در مديران ارشد به دست آورد. بهطور مثال برخي يافتهها نشان ميدهد که در اختيار قرار دادن اطلاعات حساس و کليدي و تبيين اولويتهاي سازمان موجب دلبستهشدن مديران به سازمان ميباشد (لوداهل و کجنر[4] 1965). واژهي دلبستگي شغلي را بهعنوان دروني کردن ارزش خوبي و اهميت کار در ارزشهاي شخص تعريف کردهاند (ميشرا و شاين 2005). در تعريف ديگري توسط (لاول و هال[5]1970) دلبستگي شغلي بهعنوان، هويتيابي روانشناختي يک فرد با کارش و درجهاي که موقعيت شغلي براي هويت فرد نقش محوري دارد بيان ميشود. دلبستگي شغلي بهعنوان نيرومندي رابطه بين کار شخص و خود پنداره وي تعريف گرديده است.
[1]ـ Kanungo
[2]ـ Dubin
[3]ـ Robbins &Coultar
[4]ـ Lodahel & Kejner
[5]ـ Lawler &Hall
....
چکيده اي از فهرست منابع
1ـ امامي، فرشاد؛ طالبپور، مهدي (1386)، بررسي ارتباط تعهد سازماني و دلبستگي شغلي و مقايسه آن بين دبيران تربيتبدني مرد آموزشگاههاي نواحي هفتگانه مشهد، پژوهش در علوم ورزشي شماره دوازدهم، صص 32ـ15.
2ـ اميدي ارجنگي، نجمه (1392)، پاياننامه کارشناسي ارشد بررسي رابطه بين ويژگيهاي شغلي با تعهد سازماني دلبستگي شغلي کارکنان پتروشيمي دانشگاه اصفهان.
3ـ اولين کنگره دوسالانه روانشناسي صنعتي و سازماني (1392)، دانشگاه اصفهان، ص 22.
4ـ بيکپور، امالبنين؛ حسيني، مژگان (1385)، بررسي رابطه کيفيت زندگي کاري با دلبستگي شغلي و ميل ماندن در شغل، پاياننامه کارشناسي ارشد دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي دانشکده شهيد چمران اهواز.
5ـ خوشکام، ليلا (1386)، بررسي ميزان رابطه آموزشهاي فناوري اطلاعات با تعهد سازماني، خشنودي شغلي، دلبستگي شغلي، ميل ماندن در شغل و عملکرد شغلي کارکنان سازمان آب و برق خوزستان طي سالهاي 84 ـ82، پاياننامه کارشناسي ارشد، دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي دانشکده شهيد چمران اهواز.
6ـ رابينز، استيفن پي (1384)، رفتار سازماني، ترجمه: علي پارساييان و سيد محمد اعرابي، جلد اول، چاپ ششم، تهران: دفتر پژوهشهاي فرهنگي.
7ـ رحيميان نوگر، اسحق؛ نوري، ابوالقاسم؛ عريضي، حميدرضا؛ مولوي، حسين؛ فروغي مبارکه، عبدالرضا (1392)، رابطه سبکهاي دلبستگي بزرگسالي با رضايت و استرس شغلي در پرستاران، مقاله، مجله روانپزشکي و روانشناسي باليني ايران، سال 13، شماره 2.
...
21. Barjava S. and Keklkar A. (2001). “Examining the relanonship berween organizational structure, job involvement, job sansfacnon. and empowerment: implications for human resource development”. Internoational Journal of Human Resources Development and Management. Issue: Vol. l. N. 2-4, PP:150-161.
22. Brown, S. P. (1996). “A meta-analysis and review of organizational research on job involvement”. Psychological Bulletin. 120: PP: 235-255.
23. Brown P and Thomas W. (1996). “A new look at psychological climate and its relationship to job involvement, effort, and performance”. Journal of Applied Psychology, Vol. 81, Issue 4: PP: 358-368.
24. Carmeh. A. (2005). “Exploring determinates of job involvement: and empirical test among semor executives”. International Jounial of Manpower. Vol. 26, No. 5. PP: 457-472.
25. Chung Chen and Jing-Wen Huang. (2007). “How organizational climate and structure affect knowledge management-The soctal interaction perspective” International Journal of Information management. 27: PP: 104-118.
26. Dennis J and warren B. (1980). “Orgamzation theory and management” Toronto John Wiley, Vol. 27. PP: 418-127.
27. Dubin, R. (1965). “Human relanons in administrarion”. Englewood Cliffs, NJ, Prentic-Hall. 26: PP: 79-88.
28. Gray, J. (2001). “Organizanonal climate and project success”. Internanonal Journal of Project Management. 19, PP: 103-109.
29. Gonzalez, J. and Grazzo. T. (2006). “Structural relationships between organizational service orientation. Contact employee job satisfaction and citizenship behavior” Internanonal Journal of Service Industry Management, Vol. 17, No. l. PP:23-50.
...